بوی خدا...


هر انــسانے عطــــــرے خاص دارد

گاهــے، برخــــے

عجیـب بـوے خـــــــدا می دهند...

ارزش واقعی انسان به چیست؟


(این کلام از جناب علامه جعفری نقل به مضمون است)
علامه محمد تقی جعفری (رحمه*الله* علیه) می*فرمودند:عده* ای از جامعه* شناسان برتر دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا پیرامون موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: «ارزش واقعی انسان به چیست».برای سنجش ارزش خیلی از موجودات معیار خاصی داریم. مثلا معیار ارزش طلا به وزن و عیار آن است. معیار ارزش بنزین به مقدار و کیفیت آن است. معیار ارزش پول پشتوانه* ی آن است. اما معیار ارزش انسان*ها در چیست.هر کدام از جامعه شناس*ها صحبت* هایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه دادند.بعد گفتند: وقتی نوبت به بنده رسید گفتم : اگر می*خواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق می*ورزد.کسی که عشقش یک آپارتمان دو طبقه است در واقع ارزشش به مقدار همان آپارتمان است.کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است.اما کسی که عشقش خدای متعال است ارزشش به اندازه* ی خداست.علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعه شناس*ها صحبت*های مرا شنیدند برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند.وقتی تشویق آن*ها تمام شد من دوباره بلند شدم و گفتم: عزیزان! این کلام از من نبود. بلکه از شخصی به نام علی (علیه*السلام) است. آن حضرت در نهج البلاغه می*فرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ امْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازه*ی چیزی است که دوست می*دارد».وقتی این کلام را گفتم دوباره به نشانه* ی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (علیه*السلام) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند . . .حضرت علامه در ادامه می*فرمودند: عشق حلال به این است که انسان (مثلا) عاشق 50 میلیون تومان پول باشد. حال اگر به انسان بگویند: «آی!!! پنجاه میلیونی!!!» . چقدر بدش می*آید؟ در واقع می*فهمد که این حرف توهین در حق اوست. حالا که تکلیف عشق حلال اما دنیوی معلوم شد ببینید اگر کسی عشق به گناه و معصیت داشته باشد چقدر پست و بی* ارزش است! اینجاست که ارزش «ثار الله» معلوم می* شود. ثار الله اضافه* ی تشریفی است . خونی که در واقع آنقدر شرافت و ارزش پیدا کرده که فقط با معیارهای الهی قابل ارزش گذاری است و ارزش آن به اندازه* ی خدای متعال است.

بزرگمردان سرزمین من 4


بعد از تبادل اسرا، حالا نوبت جنازه‌ها بود. قرار شد حتی استخوان‌های شهدا را تحویل بدهند. عراقی‌ها

رفتند سراغ قبرها. یكی شان هم قبر محمدرضا بود. مشغول شدند و با بیل و كلنگ خاك‌ها را كنار زدند،

امابيچاره ها ، بیچاره بودند در كفرشان ، بیچاره‌تر شدند.

محمدرضا صحیح و سالم بود. به فكر چار تكه استخوان بودند و حالا بدن محمدرضا سالم بود. موهایش،

پوستش، مژه‌اش، زخم تنش...، انگار محمدرضا همين چند دقیقه پیش شهید شده

عكس‌ها و مدارك را مطابقت كردند اما قبر قبر محمدرضا بود و جناره سالم سالم

دشمن به یقین رسید در كفر و جهنم رفتنش. خبر به گوش صدام رسید. دستور داد جنازه را تحویل ندهند.

آبرو كه نداشت ولي محمدرضا رسواترش می‌كرد . سه ماه محمدرضا را (به دستور صدام) زیر آفتاب داغ

عراق گذاشتند تا شرمندة مولایش موسی بن‌جعفر(ع) نباشد . هیچ اتفاقی نیفتاد . پودر تجزیه روی بدن

و صورت محمدرضا ریختند. نه سوخت و نه پودر شد. فقط كمی تغییر كرد. سفید بود رنگش. سبزه بامزه شد.

بدبختی و شقاوت شده بود خوره و به جانشان افتاده بود. صلیب سرخ در جریان بود و ایران هم مدرك داشت.

مجبور شدند كه محمدرضا را تحویل بدهند؛ «و مكروا مكروالله والله خیر الماكرین».

شهیـــــــــــــد محمــــــــــدرضا شفیعــــــــــــِی

ختم جمعی قرآن


ختم جمعی قرآن کریم به مناسبت فرا رسیدن ماه مهمانی خدا ماه رمضان

به نیت سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت ولی عصر (عج) و برای شفای

همه ی بیماران.

دوستانی که تمایل دارند در این طرح شرکت کنند و در ثواب معنوی

آن سهیم باشند به وبلاگ شهید حسن طاهری مراجعه نموده و جزء انتخابی

خود را مشخص نمایند.

اجرتان با امام حسن علیه السلام

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

جزء1:حامیان عدالتجزء11:براتجزء21:خانم مریم
جزء2:آقای طاهریجزء12:براتجزء22:خودم
جزء3:آقای بافقی زادهجزء13:براتجزء23:خانم ناهید
جزء4:قاصدکجزء14:براتجزء24:خانم ناهید
جزء5:نماز اول وقتجزء15:براتجزء25:خانم ناهید
جزء6:نماز اول وقتجزء16:خانم فاطمهجزء26:خانم ناهید
جزء7:قاصدکجزء17:خانم فاطمهجزء27:خانم ناهید
جزء8:قاصدکجزء18:خانم فاطمهجزء28:خانم تبسم
جزء9:خودمجزء19:خانم مریمجزء29:خانم مهسان
جزء10:براتجزء20:خانم مریمجزء30:خانم مهسان

جزء1:NDجزء11:NDجزء21:مجنون الکاظم (ع)
جزء2:NDجزء12:NDجزء22:خانم ناهید
جزء3:NDجزء13:NDجزء23:باور ایرانی
جزء4:NDجزء14:آقای معینجزء24:سمانه جون
جزء5:NDجزء15:خانم صادقیجزء25:سمانه جون
جزء6:NDجزء16:سیده محجبهجزء26:خانم رضوان
جزء7:NDجزء17:باور ایرانیجزء27:خانم رضوان
جزء8:NDجزء18:سیدعارفانجزء28:خانم رضوان
جزء9:سیدعارفانجزء19:خانم کوثرجزء29:خانم رضوان
جزء10:NDجزء20:خانم کوثرجزء30:خانم رضوان

جزء1:آقا مرتضیجزء11:آقا هادیجزء21:خانم ستاره
جزء2:مسافرجزء12:آقا هادیجزء22:خانم ستاره
جزء3:خانم محدثهجزء13:آقا هادیجزء23:خانم ستاره
جزء4:خانم محدثهجزء14:آقا هادیجزء24:خانم محبوبه
جزء5:خانم محدثهجزء15:آقا هادیجزء25:خانم مهلا
جزء6:خانم محدثهجزء16:خانم خرمیجزء26:خانم مهسان
جزء7:خانم محدثهجزء17:خانم خرمیجزء27:خانم مهسان
جزء8:ثوابجزء18:خانم خرمیجزء28:خانم مهسان
جزء9:آفتاب اندیشهجزء19:خانم ملیحهجزء29:امید
جزء10:آقا هادیجزء20:متینجزء30:امید

جزء1:خانم زهراجزء11:یاسینجزء21:آقای قیاسی
جزء2:خانم زهراجزء12:خانم فاطمهجزء22:آقای قیاسی
جزء3:خانم زهراجزء13:خانم فاطمهجزء23:خانم محبوبه
جزء4:خانم زینبجزء14:مسافرجزء24:روزگار طلایی
جزء5:خانم زینبجزء15:خانم چادریجزء25:رهرو شهدا
جزء6:خانم زینبجزء16:م.طاهریجزء26:آقای روستایی
جزء7:خانم زینبجزء17:م.طاهریجزء27:گمنام
جزء8:خانم رهاجزء18:م.طاهریجزء28:بنده خدا
جزء9:یاسینجزء19:م.طاهریجزء29:خانم افسانه
جزء10:یاسینجزء20:م.طاهریجزء30:آقا مجتبی

جزء1:آقا ابوذرجزء11:نور آسمانجزء21:آقا ابوذر
جزء2:آقا رضاجزء12:خانم میتراجزء22:آقا ابوذر
جزء3:آقا رضاجزء13:آقا معینجزء23:آقا مرتضی
جزء4:آقا ابوذرجزء14:رو به سوی خداجزء24:علی آقا
جزء5:آقا ابوذرجزء15:آرامشجزء25:پنج تن ال عبا
جزء6:آقا ابوذرجزء16:سرباز گمنامجزء26:بنده خدا
جزء7:آقا ابوذرجزء17:خانم فاطمهجزء27:خانم شکیبا
جزء8:سمانه جونجزء18:رهرو ولایتجزء28:خانم رمضانیان
جزء9:آقا ابوذرجزء19:سیدعارفانجزء29:خانم رمضانیان
جزء10:آقا ابوذرجزء20:آقا ابوذرجزء30:آقا مرتضی

جزء1:عاشق کوهستانجزء11:سالکجزء21:خانم الهام
جزء2:عاشق کوهستانجزء12:سالکجزء22:خانم الهام
جزء3:عاشق کوهستانجزء13:ز.طاهریجزء23:خانم الهام
جزء4:عاشق کوهستانجزء14:ز.طاهریجزء24:خانم الهام
جزء5:خانم ناهیدجزء15:آقا ابوذرجزء25:خانم الهام
جزء6:خانم ناهیدجزء16:آقا ابوذرجزء26:خانم الهام
جزء7:خانم ناهیدجزء17:آقا ابوذرجزء27:خانم الهام
جزء8:خانم ناهیدجزء18:آقا ابوذرجزء28:خانم الهام
جزء9:خانم ناهیدجزء19:خانم الهامجزء29:خانم الهام
جزء10:خانم ناهیدجزء20:خانم الهامجزء30:خانم الهام

غیرت...


گفت : کــــه چــــی ؟ هی جــــانباز جــــانباز ، شـــهید شـــــهید !
اصــــلا به ما چــــه .. میخواســــــتن نـــــرن .... کسی مجبـــــورشون نـــــکرده بـــــود که !
گفــــتم : چرا اتـــــــفاقا ... مجبــــــورشون مــــیکرد !
گفت : کـــــــی ؟!!
گفتم : هـــــمون که تــــــو نــــداریش ...
گفت : مـــــن نــــدارم؟! ..... چی رو ؟!

گــــــــــفتم : غیــــــــــــرت ! ....

بزرگمردان کوچک






افسر عراقی تعریف می کرد
یه پسر بچه رو گرفتیم که ازش حرف بکشیم.
آوردنش سنگر من. خیلی کم سن و سال بود.
بهش گفتم: « مگه سن سربازی توی ایران هجده سال تمام نیست؟
سرش را تکان داد. گفتم: « تو که هنوز هجده سالت نشده! »
بعد هم مسخره اش کردم و گفتم: « شاید به خاطر جنگ ، امام خمینی کارش به جایی رسیده که دست به دامن شما بچه ها شده و سن سربازی رو کم کرده؟ »
جوابش خیلی من رو اذیت کرد. با لحن فیلسوفانه ای گفت:

« سن سربازی پایین نیومده ، سن عاشقی و غیرت پایین اومده.
»

شهید بزرگوار حاج حسین خرازی

آستیــــــن خالــــــے ات نشــــــان از مردانگــــــے ست..

با ایــــــن دو دســــــت ســــــالم،

هنوز نتــــــوانسته ام یــــــک قنــــــوت اینــــــچنینے بخــــــوانم ...