یا مقلب القلوب و الابصار
خدای من یک سال گذشت......
هر چه کردم"دیدی"
و
هر چه بخشیدی و عفو کردی "ندیدم".
خدای من هراسان شدم پناهم دادی بیمار شدم شفایم دادی ...
آرامش و امنیت که رسید پناه و طبیبم را از یاد بردم.
خدای من!
یک سال گذشت و چهار فصل و دوازده ماه و سیصد و شصت و پنج روز...
چگونه است که رهایم نمی کنی
و
چگونه است که هرگز و هرگز از تو نا امید نمیشوم.
این چه رسم خدایی است؟؟ ....
خدای من آوای ملکوتی یا مقلب القلوب و الابصار می آید...
تو مرا میخوانی که بخوانمت؟؟
این منم با حسرت سالهای رفته...
یا مدبراللیل والنهار...
این منم با هزاران امید به سالهای پیش رو .
یا محول الحول والاحوال...
خدای من: بندگی ام را بپذیر و التماس مرا بشنو:
حول حالنا حول حالنا....
خوب من بوی عطر تحویل می آید ...چه مبارک تقدیری......
اللهم عجل لولیک الفرج