درد دل فرزند شهید...


میخواستم کودک باشم

میخواستم مثل کودکان دیگر برشانه هایت بنشین و اسب سواری کنم

میخواستم راه رفتن را در کنارتو یاد بگیرم

میخواستم اولین کلامم بابا باشد

میخواستم مثل کودکان دیگر با هم به پارک برویم و قتی از روی سورسوره میام پایین

با دستان گرمت من را به اغوش بکشی

میخواستم شب ها برایم قصه بگوی

میخواستم وقتی سرما میخورم و سلفه میکنم سرم داد بزنی و بگوی دختر مگر نگفتم

لباس گرم بپوش

میخواستم باهم ادم برفی بسازیم

میخواستم اولین کفش و کیف مدرسم را تو برایم بخرم

میخواستم نوشتن اب بابا نان را تو بهم یاد بدهی

میخواستم اولین املای شبم را تو برای بگویی تو برایم نمره 20 بنویسی

میخواستم اولین کارنامه ام را به دستان تو بدهم

میخواستم اولین رضایت نامه اردویم را تو امضا کنی

میخواستم اولین چادر را تو برایم بخری

میخواستم اولین نمازم را در کنار تو بخوانم

میخواستم سرم داد بزنی دختر درس بخوان

بابا من خیلی خواسته ها داشتم ولی افسوس تو را نداشتم...

بابای شهیدم تا ابد دوستت دارم...

کربلا

ای عاشق..

کربلا را مپندار که شهری است
در میان زمین بلکه تکه ای از بهشت است که خدا

به احترام حسین اورا در زمین قرار داد...

وبین الحرمین...صفا و مروه عاشق حسین...

ای زمین...
کربلا را به یاد داری آن لحظه که آفتاب زینب غروب میکرد.
آن لحظه که سرخون خدا را از قفا بریدند.
آن لحظه که علی اکبر از سوز تشنگی زبان در کام حسین میگذاشت.

کربلا را به یاد داری
آن لحظه که حسین تنهای تنها بدن اصغرش را دور از چشم مادرش در پشت خیمه ها 
خاک میکرد.

کربلا را به یاد داری
 آن لحظه که خیمه های حسین را آتش میزدند.
آن لحظه که عمۀ سادات همۀ کودکان را جمع کرد و از خیمه بیرون دوید...

کربلا را به یاد داری...

علی اکبـــــــــــــــــــر... اذان بگو




کاروان در حرکت است...

ناگه ندا میرسد:

ساربان! مَران...

مَران که همین جاست بیت الله خون

مَران که حُجّاجم اینجا تقصیر از سر می کنند ...

اینجا "کربلاست"

همین جاست که باید جان ِ اکبرم، خون ِ اصغرم، طفلان ِ خواهرم را فدا کنم.

.

.

.

کاروان! منزل گزینید!

علی اکبرم...! اذان بگو

الله اکبــــــــــــــــــــــــر...

و مولا مصیبت عظمی را سابق بر این دیده اند و قسم یاد میکنند:

به خدا و به رسول و به علی ابن ابی طالب و زهرای بتول و حسن آن سید ابرار

به هفتاد و دو یارم به حبیبم به زهیرم به طرماح و به جُون و وهب پاک سرشتم

به جلال و شرف عابس و عباس و به عثمان و به جعفر

به شهیدان عقیل و به خلوص دل عبد اللَّه و قاسم

به علی اکبر و داغش به علی اصغر و خونش به گل یاس مدینه

به رقیه به سکینه

به دل سوخته ی زینب کبری و دو فرزند شهیدش

به لب تشنه ی اطفال صغیرم

به تن خسته ی سجاد عزیزم


من از این قوم ستمگر نگریزم...

نکنم بیعت و با خصم ستمگر بستیزم


من و ذلت، من و تسلیم، من و خواری و خفت...

سر من بر سر نی راه خدا پوید و با دوست سخن گوید و گردد هدف سنگ و خورد چوب

نبینم به خدا غیر خدا را...

ختم جمعی قرآن کریم


ختم جمعی قرآن کریم به مناسبت فرا رسیدن ماه محرم الحرام و شهادت

سید و سالار شهیدان و یاران با وفایش و به نیت سلامتی و تعجیل در ظهو ر

حضرت ولی عصر (عج) و برای شفای همه ی بیماران.

دوستانی که تمایل دارند در این طرح شرکت کنند و در ثواب معنوی

آن سهیم باشند به وبلاگ شهید حسن طاهری مراجعه نموده و جزء انتخابی

خود را مشخص نمایند.

ضمننا زمان اتمام ختم قرآن پایان ماه صفر است و ثواب قرائت آن هدیه به ارواح

طیبه سید و سالار شهیدان علیه السلام و یاران با وفایش

اجرتان با حضرت ابوالفضل علیه السلام

اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم

جزء1:آقا مرتضیجزء11:خانم ساجدهجزء21:م.طاهری
جزء2:گمنامجزء12:خانم ساجدهجزء22:این منم
جزء3:سردار خیبرجزء13:خانم ساجدهجزء23:منتظر
جزء4:بی ادعاجزء14:خانم ساجدهجزء24:فراگیر
جزء5:بی ادعاجزء15:خانم ساجدهجزء25:روزگار طلایی
جزء6:از یاد رفتهجزء16:خانم ساجدهجزء26:خانم صحرائی
جزء7:خانم سباجزء17:خانم ساجدهجزء27:فراگیر
جزء8:خانم ساجدهجزء18:خانم ساجدهجزء28:این منم
جزء9:خانم ساجدهجزء19:هفتجزء29:بسیج
جزء10:خانم ساجدهجزء20:هفتجزء30:موسوی

جزء1:مرغ شیداجزء11:خانم ساجدهجزء21:خانم رها
جزء2:بی ادعاجزء12:خانم ساجدهجزء22:ND
جزء3:آقا سروشجزء13:خانم ساجدهجزء23:ND
جزء4:خانم ساجدهجزء14:خانم ساجدهجزء24:ND
جزء5:خانم ساجدهجزء15:بی ادعاجزء25:خانم ناهید
جزء6:خانم ساجدهجزء16:فراگیرجزء26:خانم ناهید
جزء7:خانم ساجدهجزء17:گمنامجزء27:فراگیر
جزء8:خانم ساجدهجزء18:این منمجزء28:تنهای تنها
جزء9:خانم ساجدهجزء19:خانم شهابیجزء29:خانم بهار
جزء10:خانم ساجدهجزء20:خانم شهابیجزء30:خانم شیما

جزء1:خانم ناهیدجزء11:عاشق کوهستانجزء21:منتظر
جزء2:خانم ناهیدجزء12:عاشق کوهستانجزء22:غریبه آشنا
جزء3:خانم ناهیدجزء13:متینجزء23:خانم مریم
جزء4:خانم ناهیدجزء14:سید عارفانجزء24:خانم مریم
جزء5:خانم ناهیدجزء15:خانم الهامجزء25:خانم مریم
جزء6:آقا امیرجزء16:خانم الهامجزء26:خانم مریم
جزء7:آقا امیرجزء17:خانم الهامجزء27:خانم خرمی
جزء8:م.قجزء18:خانم الهامجزء28:خانم خرمی
جزء9:م.قجزء19:م.طاهریجزء29:خانم خرمی
جزء10:خانم لیلاجزء20:م.طاهریجزء30:خانم خرمی

ختم جمعی قرآن کریم


سلام دوستان عزیز

برای شفای عاجل یک مادر جوان میخوایم قرآن رو ختم کنیم

اجرتون با امام هادی علیه السلام

متاسفانه این مادر عزیز رحمت خدا شدند. براشون فاتحه قرائت بفرمایید. ممنون

جزء1:م.طاهریجزء11:ثانیهجزء21:خانم سبا
جزء2:خانم طاهرهجزء12:ز.طاهریجزء22:غریبه آشنا
جزء3:خانم طاهرهجزء13:دوست عزیزجزء23:خانم محبوبه
جزء4:فاطمهجزء14:روزگار طلاییجزء24:فراگیر
جزء5:خانم فاطمهجزء15:بی ادعاجزء25:فراگیر
جزء6:خانم ناهیدجزء16:مرغ شیداجزء26:فراگیر
جزء7:خانم ناهیدجزء17:آقا مرتضیجزء27:فراگیر
جزء8:خانم ناهیدجزء18:سید عارفانجزء28:خانم تبسم
جزء9:خانم ناهیدجزء19:NDجزء29:خانم تبسم
جزء10:خانم ناهیدجزء20:خانم فاطمهجزء30:مجذوب الحسین(ع)

ماه...


مخففت هم اگر بکنند می شوی "ماه"

"محمد ابراهیم همت"

انتظار



گرچه در ِ خانه‌ها بسته‌ست
و کسی کم‌تر میان چهارچوب‌ها
چشم به راه ایستاده
اما تــو
مثل همیشه از کوچه‌ی ما بگذر
عطر تو که می‌ماند میان گذر
هوای زندگی ماست …

اللهم عجل لولیک الفرج

سفیر عشق

و کوچه های خالی کوفه

   و مسلم تنها

       و لحظه های تلخ فرستاده حسین

            در التهاب فاجعه ای در راه

                و استغاثه ای و نیازی و ناله ای

                    شاید که یار بگذرد از پیمان

                          شاید حسین باز گردد از این راه

 

ادامه نوشته

دلنوشته 1

بسم الله الرحمن الرحیم

خدایا! فتنه فزونی گرفته است،بلا بزرگ شده است و آزمایش شدت یافته است.

خدایا! اسرار هویدا شده است و رازها برملا شده است و پرده ها افتاده است.

خدایا! زمین تنگی می کند و آسمان خودداری.

خدایا! و در این حال و روز ،شکایت جز به تو،به کجا می توان برد؟جز بر زانوی تو،سر بر کجا می توان نهاد؟

جز به ریسمان تو،به کجا می توان آویخت؟جز در پناه تو،کجا می توان سکنی گزید؟و جز بر تو،بر که می توان

تکیه کرد؟

خدایا! در سختی و آسانی تکیه گاه جز تو کیست؟و پناهگاه جز سایه سار مهر تو کجاست؟

خدایا! بر پیامبرت محمد و آل او درود فرست،آنان که اطاعتشان را بر ما فریضه شمردی و بدین سان،

شأن و منزلتشان را به ما شناساندی.

خدایا! تو را سوگند به حق این عزیزان که باران گشایشت را بر ما ببار و از آستان فرجت نسیمی بر این

دلهای خسته جاری کن.

خدایا! طاقت تمام شده است.شکیب سرآمده است،کارد به استخوان صبوری رسیده است.

خدایا! هم الان ما را برهان.رهانیدنی به سرعت برق نگاه یا کمتر از آن.

ای پیامبر! ای وصی! ای علی! ای محمد! یاری ام کنید که شمایید یاوران من و دست اضطرار مرا در

پناهگاه دست خویش بگیرید که دستی چنین با کفایت تنها از آن شماست.

مولای من! امام زمانم! این تو و این دستهای استیصال من! این تو و این فریاد استغاثه من!

این تو و این چشمهای اشکبار من!

به فریادم برس! مرا دریاب

ترجمه دعای فرج از زبان سید مهدی شجاعی

بزرگمردان سرزمین من 7

 تو جبهه ها بهش لقب "شیر صحرا" داده بودند. این لقب برای او چنان با مسما

بودکه رادیوهای دشمن هم با همین عنوان از او نام می بردند...

آن موقع که صدام خیلی شهرها را موشک باران می کرد، حسن نامه ای به او

نوشت: اگر جناب صدام حسین ژنرال است و فنون نظامی را خوب می داند و

نظریه پرداز جنگی است، پس براحتی می تواند در دشت عباس با من و

دوستان جنگ آورم ملاقات کند و با هر شیوه ای که می پسندد بجنگد،

نه اینکه با بمب افکن های اهدایی شوروی محله های مسکونی و بی دفاع

را بمب باران کند و مردم را به خاک و خون بکشد.

در جواب نامه حسن، صدام ژنرال قادر عبدالحمید را با گروه ویژه اش به دشت

عباس فرستاد تا عبدالحمید به حسن یک جنگ تخصصی را نشان بدهد.

سال ها قبل در اسکاتلند حسن، عبدالحمیدو گروهش را در مسابقه

کوهنوردی ارتش های منتخب جهان دیده بود، آنجا گروه او اول شد وعراقی ها

هفتم شدند.

حالا در میدان جنگ حقیقی، حسن دوباره مقابل ژنرال قادر عبدالحمید قرار

گرفتو بعد از یک درگیری طولانی لشکرش را شکست داد و خودش را

اسیر کرد.

مهرماه سال 64 چهار روز بعد از عاشورا خبر شهادت حسن از رادیو عراق با

شادیو مارش پیروزی پخش شد.

در مرخصي آخرش كه تقريبا ۳ روز به طول انجاميد، كسالت داشت و پس از

استراحت كوتاهي، براي اعزام آماده شد. نمي توانستم طاقت بياورم و با

نگراني پرسيدم: شما تازه آمديد و اي كاش  بيشتر مي مانديد و او با نگاهي

لبريز از محبت و مهرباني پاسخ داد: بايد بروم و براي سفر كربلا آماده شوم.


شهیــــــــــــــــــد حســـــــــــــــن آبشنـــــــــــــاســــــــــــــــــــان